انتخابات ۱۴۰۰ بهانه ای برای حذف قالیباف است / طلایی
انتخابات ۱۴۰۰ بهانه ای برای حذف قالیباف است / طلایی
انتخابات ۱۴۰۰ بهانه ای برای حذف قالیباف است / طلایی : مرتضی طلایی در واکنش به منازعات بر سر ریاست مجلس یازدهم گفت: نگرانی از اینجا شروع می شود که متاسفانه دوستان ما همان رفتاری را می کنند که در فضای انتخابات هم انجام دادند و آن هم فضای سهم خواهی است. از نیروهای انقلاب انتظار فضای سهم خواهی نیست و این فضا با اصول و اعتقادات ما منافات دارد.
نایریکا به نقل از برترین ها: «چه کسی رئیس میشود؟» دیگر تا آغاز کار مجلس یازدهم زمان زیادی نمانده است و این سوالی است که در این روزها میان سیاسیون مطرح میشود؛ سوالی که دوباره آتش اختلافات را به اردوگاه اصولگرایان آورده است و هر کدام از طیفهای اصولگرایی در تلاش است تا دیگری به عقب بزند و خود بر کرسی ریاست بنشیند. بازار لابیها و جلسات ائتلافی هم حسابی داغ است. از آنجا که قالیباف از ابتدایی که پا به میدان رقابت انتخابات گذاشت عزم ریاست داشت حاضر نیست به هیچ عنوان سودای ریاست را از سر بیرون کند و از سوی دیگر رقبایش از میرسلیم گرفته تا نیکزاد و حاجیبابایی با جلسات مکرر و لابیها در حال پیشی گرفتن هستند.
مرتضی طلایی عضو شورای شهر چهارم و از فعالان سیاسی اصولگرا و نزدیک به محمدباقر قالیباف احتمال رایزنیها و دادن سهم بیشتر به دیگران ۴۸ ساعت قبل از انتخابات را غیرممکن نمیداند. او با انتقاد از پایداریها و وزرای دولت نهم و دهم این رفتارها را سهمخواهی دانست.
وقتی صحبت از تعهد برای شرکت نکردن قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری مطرح شد طلایی گفت این تعهد را باید دیگران هم بدهند. آنچه در ادامه میخوانید مشروح این مصاحبه است:
*آقای طلایی! روزهای اول بعد از انتخابات صحبت بر سر توافق برای ریاست قالیباف بر مجلس یازدهم بود اما الان پایداری ها با وزای دولت نهم و دهم ائتلاف می کنند و میرسلیم هم به آنها پیوسته است و میزان رای اولیه آقای قالیباف ریزش داشته است. تحلیل شما از روند اتفاقات روزهای اخیر چیست؟
به استنباط من فضای مجلس، فضای گفتگو و لابی کردن و اطلاعات است و الان هم به طور طبیعی این اتفاقات رقم می خورد. ما نمی توانیم بگوییم چرا این اتفاقات می افتد یا چرا این گفتگوها انجام می شود چون به نظر من اینها موضوعیت ندارد و موضوع مهم این است که واقعا انتظاراتی که ما از مجلس داریم چگونه برآورده می شود. نکته حائز اهمیت برای من این است که آیا با اشتباهاتی که ما در حال حاضر شاهد آن هستیم،از جبری که نیروهای انقلاب و اصولگرا می برند و آمده اند برای اینکه مشکلات کشور را حل کنند، آیا با چنین نوع رفتارها و گفتارهایی که ما در این ایام از آنها می بینیم می توانند به تعهدات و انتظاراتی که از آنها می رود پایدار بمانند؟ به نظر من پاسخ خیر است.
مانند دوران انتخابات به دنبال سهمخواهی هستند
نگرانی از اینجا شروع می شود که متاسفانه دوستان ما همان رفتاری را می کنند که در فضای انتخابات هم انجام دادند و آن هم فضای سهم خواهی است. از نیروهای انقلاب انتظار فضای سهم خواهی نیست و این فضا با اصول و اعتقادات ما منافات دارد. قرار ما این بوده است که به عنوان یک نهاد شایسته سالاری عمل کنیم و شایسته گزینی کنیم و این روش ها با اینها مغایرت دارد. بنابراین اصل عرض بنده بیشتر ناظر به این مطلب است که ای کاش این دوستان ما این شیوه ها را مرتکب نشوند و رفتار نکنند وگرنه اینکه جلسه می گذارند و گفتگو می کنند کار خوبی است اما واقعا اینکه چه مدیریتی نیاز امروز مجلس است را با نگاه سهم خواهی هرگز نمی توان بدست آورد.
رفتارهای سهم خوانه ضربه سنگینی به آبرو و پیکر جریان اصولگرا وارد می کند
اگر ما به دنبال سهم در مجلس باشیم دیگر نمی توانیم بگوییم ما به دنبال شایسته گزینی و حل مشکلات مردم هستیم؛ باید بگوییم ما آمده ایم تا در اینجا به قدرت برسیم و الان هم در برابر قدرت به دنبال چانه زنی برای بردن سهم بیشتر هستیم. این موضوعی است که الان نیروهای انقلابی و ارزشی و نیروهایی که به این مجلس دل بسته اند به شدت از این مسائلی که می شنوند ناراحت هستند، یعنی این بحث هایی که ما این روزها در فضای عمومی جامعه می شنویم (این اختلافات و این بگو مگوها و کشمکش ها و این منازعات) مغایر با تمام اصولی است که ما مدعی آن هستیم و من فکر می کنم اگر جریان اصولگرا و انقلابی به این نکته توجه نکند با توجه به اینکه ما در پیش رویمان انتخابات ریاست جمهوری و شوراها را داریم، یک ضربه سنگینی به پیکر آبرو و اعتبار و جایگاه این جریان وارد می کند و باید به این نکته بسیار توجه کرد. یعنی هم به جهت اعتقادی و هم به جهت اخلاقی و هم به جهت نگاه تشکیلاتی یک نتیجه و یک راهبرد را پیش روی آدم قرار می دهد و آن هم این است که به خاطر مردم و عمل به تعهدات آن و دور بودن از آنچیزی که ما را مثل دیگران قرار می دهد سعی کنید که در کنار هم بنشینید و ببینید که چه اقدام و شیوه ای به نفع مردم و به نفع کشور و انقلاب است و چه کسی می تواند در این مقطع کشور را به سهم خودش در مجلس مدیریت کند.
سهم دادن ۴۸ ساعت قبل از انتخابات اشتباه بود
*آقای طلایی شما بحث سهم خواهی را مطرح کردید، این اتفاقی که در انتخابات برای سر لیست افتاد و ۴۸ ساعت قبل از انتخابات مجبور به تغییر لیست شدند و سهم بیشتری به بعضی از طیف های اصولگرا من جمله پایداری ها دادند، آیا این احتمال وجود دارد که این قضیه درباره انتخابات هیئت رئیسه هم اتفاق بیفتد؟ یعنی نزدیک به انتخابات هیئت رئیسه، آقای قالیباف مجبور شود سهم بیشتری به بقیه دهد.
من در متن نیستم تا بتوانم قضاوت کنم. من در کلیت موضوع قرار دارم و نگاه من به عنوان یک نیروی جبهه انقلاب است. ما منتقد آن اتفاقی که افتاد بودیم یعنی همان اتفاقی که ۴۸ ساعت مانده به انتخابات رخ داد را من و سایر بچه های انقلاب قبول نداشتیم چون این کار مغایر با شایسته گزینی و شایسته سالاری است. اگر ما مدعی هستیم که بخواهیم راه امام و رهبری را برویم واگر به سایر ادعاهایی که می کنیم پایبند هستیم، هر حرکت و رفتاری که مغایر با آن باشد محکوم است و آن اتفاقاتی که در ۴۸ ساعت پایانی انتخابات رخ داد یکی از مصادیق رفتارهایی بود که مغایر با این چهارچوب های ارزشی ما است، اگر این اتفاق برای انتخابات هیئت رئیسه هم بیفتد همان کاری است که نباید بشود. ما باید ببینیم که چه چیزی به نفع انقلاب است و انقلاب به چه چیزی نیاز دارد، مردم چه انتظاری از انقلاب و جبهه های انقلاب دارند، ما باید به آن توجه کنیم و به آن جامه عمل بپوشانیم.
قالیباف بهترین گزینه برای ریاست مجلس در شرایط فعلی است
*با توجه به تمام این حرفها تحلیل شما این است که ممکن است این اتفاق بیفتد و به این اتفاق برسد یا سهم خواهی دیگر معنایی ندارد و گزینه روی میز نیست؟
همانطور که عرض کردم من در متن نیستم ولی وقتی ما این فضاها را می بینیم ممکن است هر اتفاقی بیفتد و چیزی قابل پیش بینی نیست. در فضای کلی بحث بر سر این بود که بین چهره هایی که به مجلس رفته اند(ما قصد بی ادبی به هیچ عزیزی را نداریم و همه آنها شایسته و خوب هستند)، کدام گزینه امروز می تواند با توجه به شرایط موجود برای کشور مفید باشد، جمع بندی نیروهای انقلابی این بود که بین همه آنها آقای قالیباف از همه نزدیک تر است و ایشان بهتر از همه می تواند در این مقطع عمل کند، چون به عنوان یک چهره جهانی شناخته شده است و ارتباطات جهانی دارد و سوابق کار اجرایی دارد.
برخلاف کسانی که می گویند کسانی که کار اجرایی کرده اند نمی توانند رئیس مجلس یا نماینده موفقی شوند، اتفاقا من این ادعا را رد می کنم و معتقد هستم کسانی که کار اجرایی کرده اند و ضعف و رشد و نیازهای جامعه را می شناسند بهتر می توانند راهکار ارائه دهند نسبت به کسانی که صرفا در مورد مسائل سیاسی حرف زده اند. فضای سیاسی فضای حرف زدن است ولی مدیریت عملیاتی انقلابی کارآمد می تواند در حوزه مدیریت مجلس هم تعیین کنند و اثربخش باشد، لذا این عوامل در کنار هم می تواند این دقت را به آدم بدهد که همه خوب هستند اما برای مدیریت مجلس باید کسی باشد که از همه آنها کارآمدتر و مؤثرتر باشد و نتیجه مورد انتظار را نیرهای انقلاب می تواند تحقق بخشند. این چیزی است که خیلی از نیروهای انقلابی و جریان های انقلابی بیان می کنند و معتقد هستند نباید این فرصت را بخاطر مواضع سیاسی و داخلی خودمان و چالش های داخلی و اختلاف سلیقه هایی که در درون جبهه نیروهای انقلابی وجود دارد، از کشور و انقلاب و مردم بگیریم و فرصت سوزی کنیم.
نمایندهای که از بیرون برای او تصمیمگیری شود صلاحیت نمایندگی ندارد
*آقای طلایی، آن اوایل بعد از انتخابات میزان آرای آقای قالیباف خیلی بالاتر بود ولی بعد با اتفاقاتی که افتاد و لابی هایی که صورت گرفت این موضوع را تغییر داد و حتی یکی از وزرای دولت آقای احمدی نژاد می گفت که اگر تحرکات ما نبود، همان ۲ ماه پیش تکلیف ریاست مشخص شده بود و الان هم با جلساتی که آقای محصولی تدارک می بیند، آن تحرکات مقداری بیشتر شده است.فکر می کنید این لابی نتیجه اش شکست قالیباف باشد؟
به نظر من تراز مجلس و تراز نماینده مجلس این نیست که از بیرون برای آن تصمیم گیری و آن را اداره کنند. اینکه عده ای طرفدار آقای احمدی نژاد هستند که اشکالی ندارد و عده ای هم طرفدار شخص دیگری هستند که آن هم اشکالی ندارد و اینها ایراد نیست، ایراد در موضوعات اصلی است که باید به آن توجه کرد و ایراد اصلی این است که درست است که نماینده هایی رای آورده اند و وارد مجلس شده اند اما امروز شما مکلف هستید بر اساس جایگاهی که در مجلس دارید عمل کنید نه در جایگاه نمایندگی فلان حزب یا فلان گروه و جریان سیاسی! شما امروز نماینده منتخب ملت هستید و در مجلس مهمترین تکلیف شما توجه به امنیت ملی، منافع ملی و مصالح ملی است. نماینده ای که هنوز پا به مجلس نگذاشته است و از بیرون او را کنترل و برای او تصمیم گیری می کنند، پس او صلاحیت نماینده بودن را ندارد.
خبری از لابی های قالیباف ندارم ولی لابی امری جاری و ساری در مجلس است
*یکسری از انتقادهایی که در مورد آقای قالیباف مطرح می شود در مورد جلساتی است که با منتخب ها می گذارد و بعضی ها می گویند افطاری های مجلل و لابی های شهر به شهر و سفرهای استانی را انجام میدهد، آقای قالیباف چقدر وارد این عرصه شده است؟
من خبر دقیقی ندارم ولی اگر به نکته اولیه عرض من توجه کنید به نوعی پاسخ این سخن شما را عرض کرده ام. لابی کردن با نماینده ها یک امر جاری و ساری در مجلس است و این هیچ ایرادی ندارد، مثلا من می گویم من این قابلیت ها و این طرح و ایده و پیشنهاد را دارم و آنها را ارائه می دهم و این کار هیچ منعی ندارد، منع و اشتباه و خطا آنجا است که ما برای رسیدن به خواسته هایمان از چهارچوب اصولمان عبور کنیم ولی اینکه کسی گفتگو کند و جلسه بگذارد ایرادی ندارد همانطور که این اتفاق قبلا هم رخ داده است.
الان هم حق نماینده است که خود را عرضه کند و وارد گفتگو شود و ما نباید این را منع کنیم. ما باید رفتار و عملی را منع کنیم که مغایر با ارزش های ما است (مثل زمانی که بگوییم مثلا تو به من رای بده و من به تو این را می دهم واگر رای ندهی فلان کار را با تو می کنم، یعنی بده بستانی یا تهدیدی صورت گیرد که این خیلی بد است).
*یعنی فکر می کنید طیف مقابل این کار را انجام می دهد؟ یعنی فشار و تهدیدی برای نماینده ها وجود دارد؟
مگر شما نمی گویید که از بیرون دارند جلسه هایی می گذارند با آنها گفتگو هایی می کنند؟ نماینده مجلس در خود مجلس با نماینده هایی که رای آورده است باید مذاکره کند و این برای یک نماینده خوب نیست که بگویند فلان نماینده دارد از بیرون مدیریت می شود.
به دنبال بدنام کردم قالیباف هستند/تضمین می دهم قالیباف هرگز سکه به منتخبین مجلس یازدهم نداده است
*حتی گفته می شود که آقای قالیباف در جلسات خود سکه هم به بعضی از منتخب ها می دهد.
اینها از آن شیوه های بد اخلاقی است که وجود دارد و ما به آن متوسل می شویم تا طرفمان را بدنام کنیم و من تضمینی به شما می گویم که هرگز چنین چیزهایی اتفاق نیفتاده است چون من آقای قالیباف را می شناسم، پس اینها اتهامات و جوسازی هایی است که علیه آقای قالیباف صورت می گیرد تا با این فضاسازی ها ایشان را از میدان به در کنند. آیا واقعا به نظر شما عقل و فکر سیاسی آقای قالیباف انقدر کم است که همچین کاری را انجام دهد؟ او هرگز چنین کاری را نکرده است ونخواهد کرد.
*آقای طلایی به نظرتان چقدر ممکن است شورای ائتلاف وارد میدان شود و بتواند این اختلافات را حل و فصل کند؟
من معتقد هستم که همه بزرگان و دلسوزان کشور باید تلاش کنند تا آنچیزی که به نفع مردم و نظام و مصالح کشور است انجام شود، این می تواند شورای ائتلاف باشد یا خارج از ائتلاف. مثلا من عضو هیچ جایی نیستم و هیچ مسؤلیتی هم ندارم اما دارم دیدگاه های خودم را خدمت شما عرض می کنم چون دغدغه من انقلاب و مردم است وگرنه من در هیچ جلسه ای حضور نداشتم و اصلا به هیچ جلسه ای هم دعوت نشده ام اما دارم تشخیص خودم را به شما عرض می کنم که این چنین است. بنابراین هر شخصی که دلسوز انقلاب و کشور و مردم است باید تلاش کند که کسانی که وارد مجلس شده اند را بهم نزدیک کند و بنشینند و در مورد مصالح انقلاب و منافع کشور و ملت تصمیم گیری کنند، این یک امر خیر و امر معروفی است که انجام می دهند.
اصولگرایان مجلس یازدهم مواظب باشند به حاشیه نروند
این پیغام را با صراحت و روشنی به همه منتخبان خانه ملت که از جبهه نیروهای انقلاب هستند عرض کنم که ما به عنوان شهروندانی که خودمان را به شما منتسب می دانیم و شماها را دوست داریم، از شماها انتظار داریم مواظب باشید با رفتن به حاشیه ها از متن دور نشوید و اینکه چه کسی در هیئت رئیسه باشد برای ما متن نیست و متن برای ما این است که شما به مجلس بروید و گره از مشکلات ما باز کنید، متن برای ما این است که شما ریل گذاری های مسیر دولت را به سمت حل مشکلات مردم پیش ببرید. برای ما متن است که یک مجلس انقلابی و ولایی به نمایش بگذارید. اینکه چه کسی هیئت رئیسه باشد یا در چه کمیسونی باشد برای ما نیروها انقلاب جزء حاشیه ها است. مثلا اینکه شما رئیس مجلس باشید به شما یک امتیاز نمی دهند، من و شما با هم برابر هستیم و آنچیزی که ارزش من و شما را در پیشگاه عدل الهی و در پیشگاه خداوند متعال بالا یا پایین می برد، نیت ما و عمل ما است. بهشت را به عنوان های رئیس مجلس یا رئیس جمهور و فلان و فلان نمی دهند بلکه بهشت را به نیت پاک و خدمت صادقانه و نیت خیرخواهانه و ایستادگی بر ارزش ها می دهند. این آزمون بزرگی است که امروز در پیش روی نیروهای جبهه انقلاب در مجلس شورای اسلامی است که نشان دهند می توانند با ایستادگی روی اصول، مشکلات کشور را حل کنند.
انتخابات ریاست جمهوری بهانهای است که قالیباف را از میدان به در کنند
*بحثی که مطرح می کردند و الان هم صحبت آن است بحث تعهد است یعنی کسی که قرار است به عنوان رئیس مجلس انتخاب شود باید تعهد دهد که برای انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکند. این موضوع برای آقای قالیباف بیشتر مطرح می شود، آیا قرار است…
آیا آقای قالیباف گفته است که می خواهد در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند؟ یا آیا در ذهن دیگران نبوده است که در انتخابات ریاست جمهوری باشند یا قبلا در انتخابات نبوده اند؟ دوستانی هستند که الان در مجلس انتخاب شده اند که قبلا هم در مظان انتخابات ریاست جمهوری بوده اند. اما من می گویم که مجلس۴ سال متعهد به رای مردم است و باید برای ۴ سال در مجلس خدمت کند و تصور من این است که این هم یکی دیگر از بهانه هایی است که مطرح می کنند تا آقای قالیباف را از میدان به در کنند.
*یعنی اگر بنا باشد تعهدی گرفته شود آقای قالیباف حاضر به دادن آن تعهد هستند؟
این را باید از خود ایشان بپرسید. حرف من این است که کسی که وارد مجلس شده است باید برای ۴ سال پای رای مردم بماند اما اگر شرایط کشور و مصالح کشور اقتضا می کند که آن نماینده کار دیگری کند، ما الان نمی توانیم برای او تصمیم گیری کنیم. به نظر من این توصیه را به همه افراد و آقای قالبیباف داشته باشیم که شمایی که الان در تهران نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی شده اید، با توجه به روحیاتی که ما از شما سراغ داریم امیدوار هستیم که انشالله بتوانید امسال در سنگر مجلس کما فی السابق کارآمدی هایتان را به مردم نشان دهید و پاسخ این اتهامات و فضاسازی هایی که نابجا برایتان درست می کنند را با عمل خودتان بدهید.