قیصر امین پور : بیوگرافی، اشعار، مرگ / دزدیده شدن سردیس قیصر امین پور
قیصر امین پور : بیوگرافی، اشعار، مرگ / دزدیده شدن سردیس قیصر امین پور
قیصر امین پور: در این مطلب از بخش بیوگرافی چهره ها و اخبار اجتماعی وبسایت نایریکا به بیوگرافی قیصر امین پور، آثار قیصر امین پور، نمونه اشعار و درگذشت قیصر امین پور و دزدیده شدن سردیس قیصر امین پور می پردازیم.
این مطلب با آخرین اخبار مربوط به این موضوع به روز می شود.
با ما همراه باشید.
دستگیری سارقین سردیس قیصر امین پور
۱۳۹۸/۷/۱۵
فرمانده یگان حفاظت شهرداری تهران:
سارقین سردیس قیصر امین پور دستگیر و خود سردیس هم کشف شد./ ایسنا
سرنخ پلیس از سرقت سردیس قیصر امین پور
۱۳۹۸/۶/۶
رییس پلیس آگاهی تهران:
در این مورد به سرنخهایی رسیدیم و ما تمام انرژی خود را می گذاریم تا عامل یا عاملان این سرقت را پیدا کنیم
ما اطلاعی از محل نصب مجسمه ها و جنس آن ها نداریم، درخواست ما این است که شهرداری محل نصب این مجسمه ها و جنس آن ها را در اختیار پلیس قرار دهد/ایسنا
دزدیده شدن سردیس قیصر امین پور
۱۳۹۸/۶/۴
داستان سردیس ها ادامه دارد…این بار سردیس قیصر امین پور دزدیده شد!
شب گذشته در خیابان سعادت آباد سردیس «قیصرامین پور» شاعر معاصر ایران به سرقت رفت./ایرنا
شهرداری تهران به دنبال ساخت و نصب مجدد سردیس قیصر امین پور
مدیر روابط عمومی شهرداری منطقه ۲:
پیگیر هستیم تا در کمترین زمان ممکن جایگزین آن را تهیه و نصب کنیم.
این سردیس از جنس برنز بوده و توسط حسین علی عسکری ساخته شد./ایسنا
واکنش پلیس به سرقت مجسمه قیصر امین پور
رئیس پلیس آگاهی تهران:
تاکنون فردی به اتهام سرقت مجسمه ها دستگیر نشده البته پلیس به یکسری از افراد مظنون شده است اما این طور نبوده که این افراد حتماً سارقان مجسمه ها باشند.
بیوگرافی قیصر امین پور
قیصر امین پور (زادهٔ ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ – درگذشته ۸ آبان ۱۳۸۶) نویسنده، مدرس دانشگاه و شاعر معاصر ایرانی بود.
او یکی از تأثیرگذارترین شاعران مرد در دوره انقلاب اسلامی و منتخب هفتمین همایش چهره های ماندگار در سال ۱۳۸۷ (بعداز وفات) است.
زندگی نامه
قیصر امین پور در ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در روستای گتوند (شهرستان امروزی) از توابع شهرستان شوشتر در استان خوزستان به دنیا آمد و خانواده او از قوم بختیاری بودند.
دوره راهنمایی و متوسطه خود را در مدرسه راهنمایی دکتر معین و آیت اله طالقانی دزفول گذراند و در سال ۱۳۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد، ولی پس از مدتی از تحصیل این رشته انصراف داد
قیصر امین پور، در سال ۱۳۶۳ بار دیگر اما در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۱۳۷۶ از پایاننامه دکترای خود با راهنمایی محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد.
این پایاننامه در سال ۱۳۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.
او در سال ۱۳۵۸، به همراه سید حسن حسینی از جمله شاعرانی بود که در شکلگیری و استمرار فعالیتهای واحد شعر حوزه هنری تا سال ۱۳۶۶ تأثیرگذار بود.
وی طی این دوران مسئولیت صفحه شعرِ هفتهنامه سروش را بر عهده داشت و اولین مجموعه شعر خود را در سال ۱۳۶۳ منتشر کرد.
اولین مجموعه او «در کوچه آفتاب» دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن «تنفس صبح» تعدادی از غزلها و حدود بیست شعر نیمایی را در بر میگرفت که البته بعضی به اشتباه این اشعار را سپید میپندارند.
این کتاب از سوی انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی به چاپ رسید.
امین پور هیچگاه اشعار فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد.
قیصر امین پور، تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد.
وی همچنین در سال ۱۳۶۸ موفق به کسب جایزه نیما یوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد.
امین پور در سال ۱۳۸۲ بهعنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد.
وی در سال ۱۳۸۶ بر اثر بیماری کلیه و قلب در بیمارستان دی تهران دار فانی را وداع گفت.
همسرِ امین پور، زیبا اشراقی، در سال ۱۳۹۶ با انتشار کتاب این ترانه بوی نان نمیدهد؛ سبکشناسی ترانههای قیصر امین پور به قلمِ مهدی فیروزیان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به جمع ناشران کشور پیوست.
سبک شعر قیصر امین پور
شعرهای امینپور از حیث بلاغی ارزشمند بوده و بر ظرفیتها و توانمندی زبان فارسی افزودهاست.
او توانسته ویژگیهای سبکی و بلاغی شعر کلاسیک و شعر نیمایی را با شعرهایش تلفیق کند.
یکی از عواملی که در نهایت، باعث برجستگی سبکی اوست، نوآوری در بلاغت و درک انتظار مخاطبان امروز از شعر است.
قیصر امین پور در نظر دیگران
سید عباس سجادی مدیرعامل بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران میگوید امینپور «از نظر من انسان غریبی بود» و «پشت چهره همیشه خندان وی، غمی نهفته بود زیرا این شاعر بزرگ هیچگاه از درد جامعه دور نبود.»
در بخشی از مقاله، نظری استاد دانشگاه در خصوص آمده که «قیصر از معدود شاعرانی است که اخلاق و انصاف را در اشعارش رعایت کردهاست.
وی شاعری بوده که انقلاب را تجربه کرده ولی از شتاب زدگی در اشعارش اجتناب میکند، دراشعار قیصر میتوان ظرایف و تعامل را دریافت کرد.
قیصر شاعری است که ساکن آرمان شهر و سازنده آرمان شهر بود.
قیصر جامعهای آرمانی که عدالت در آن گسترده باشد طلب میکرد، آرمان شهری که پیوند میان فرد و مذهب را میپندارد.
رهبر جمهوری اسلامی ایران، سید علی خامنهای در پیام تسلیت درگذشت او نوشت: «با اندوه و دریغ، خبر تلخ درگذشت شاعر فرزانهٔ انقلاب دکتر قیصر امین پور را دریافت کردم.
از دست دادن او برای اینجانب و برای همهٔ اصحاب شعر و ادب، خسارتبار است.
او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قلههای این هنر بزرگ پیش میرفت… او و دوستانش نخستین رویشهای زیبا و مبارک انقلاب در عرصهٔ شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوهٔ این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست.»
آثار قیصر امین پور
از وی در زمینههایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شدهاست که به آنها اشاره میکنیم:
- تنفس صبح
- درکوچه افتاب
- طوفان در پرانتز (نثر ادبی، ۱۳۶۵)،
- منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان، ۱۳۶۵)،
- مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان، ۱۳۶۸)،
- بیبال پریدن (نثر ادبی، ۱۳۷۰)
- مجموعه شعر آینههای ناگهان (۱۳۷۲)،
- به قول پرستو (شعر نوجوان، ۱۳۷۵).
- گزینه اشعار (۱۳۷۸، مروارید)
- مجموعه شعر گلها همه آفتابگردانند (۱۳۸۰، مروارید)،
- دستور زبان عشق’ (۱۳۸۶، مروارید).
«دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد و بر اساس گزارشها، در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رفت.
مرگ قیصر امین پور
وی پس از تصادفی در سال ۱۳۷۸ همواره از بیماریهای مختلف رنج میبرد و حتی دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشته بود و در نهایت حدود ساعت ۳ بامداد سهشنبه ۸ آبان ۱۳۸۶ در بیمارستان دی درگذشت.
پیکر این شاعر در زادگاهش گتوند و در کنار مقبرهٔ شهدای گمنام این شهرستان به خاک سپرده شد.
پس از مرگ وی میدان شهرداری منطقه ۲ واقع در محله سعادت آباد به نام قیصر امین پور نامگذاری شد.
بعد از حذف میدان در سال ۱۳۹۷ (تبدیل به ۴راه)، بلوار جنوبی منتهی به میدان که پیشتر «شهرداری» نام داشت به بلوار «قیصر امین پور» تغییر نام یافت.
نمونه شعر
حسرت همیشگی:
- حرفهای ما هنوز ناتمام…
- تا نگاه میکنی:
- وقت رفتن است
- بازهم همان حکایت همیشگی
- پیش از آنکه باخبر شوی
- لحظهٔ عزیمت تو ناگزیر میشود
- آی…
- ای دریغ و حسرتِ همیشگی
- ناگهان
- چقدر زود
- دیر میشود!
- چقدر زود
طرحی برای صلح (۳):
- شهیدی که بر خاک میخفت
- سرانگشت در خونِ خود میزد و مینوشت:
- به امّیدِ پیروزیِ واقعی
- نه در جنگ،
- که بر جنگ!
حتی اگر نباشی:
میخواهمت چنانکه شبِ خسته خواب را، | میجویمت چنانکه لبِ تشنه آب را | |
محوِ توام چنانکه ستاره به چشم صبح، | یا شبنم سپیدهدمان، آفتاب را | |
بیتابم آنچنان که درختان برای باد، | یا کودکانِ خفته به گهواره، تاب را | |
بایستهای چنانکه تپیدن برای دل، | یا آنچنان که بالِ پریدن عقاب را | |
حتی اگر نباشی، میآفرینمت، | چونانکه التهابِ بیابان، سراب را | |
ای خواهشی که خواستنیتر ز پاسخی، | با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را؟! |
کودکیها:
کودکیهایم اتاقی ساده بود | قصه ای، دورِ اجاقی ساده بود | |
شب که میشد نقشها جان میگرفت | روی سقف ما که طاقی ساده بود | |
میشدم پروانه، خوابم میپرید | خوابهایم اتفاقی ساده بود | |
زندگی دستی پر از پوچی نبود | بازی ما جفت و طاقی ساده بود | |
قهر میکردم به شوق آشتی | عشقهایم اشتیاقی ساده بود | |
ساده بودن عادتی مشکل نبود | سختی نان بود و باقی ساده بود |
دستور زبان:
آنکه دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهادِ ما نهاد
خوب میدانست تیغِ تیز را
در کفِ مستی نمیبایست داد
قاف:
- و قاف حرفِ آخرِ عشق است
- آنجا که نام کوچک من
- آغاز میشود
پاییز:
- سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
- ولی دل به پاییز نسپرده ایم
- چو گلدان خالی لب پنجره
- پر از خاطرات ترک خورده ایم
- اگر داغ دل بود ما دیده ایم
- اگر خون دل بود ما خورده ایم
- اگر دل دلیل است آورده ایم
- اگر داغ شرط است ما برده ایم
- اگر دشنه دشمنان گردنیم
- اگر خنجر دوستان گردهایم
- گواهی بخواهید اینک گواه
- همین زخمهایی که نشمردهایم
- دلی سربلند و سری سر به زیر
- از این دست عمری به سر برده ایم